//= $monet ?>
دختری لاغر الاغی مینیاتوری دارد. مدت زیادی طول کشید تا آن را حل کرد. اما سیاه پوست فرصتی برای صبر کردن نداشت. بعد از عمل بادکنک، پیچ و مهرهاش را دقیقاً در خرخر جوجه فرو کرد. نمیدانم او در چه شرایطی قرار داشت، اما فکر میکنم او عالی بود. بعد از آن پتک در الاغ، فرو رفتن در بیدمشک او مانند یک تعطیلات بود. و چرا آن دختر سبزه از پسرهای سیاه پوست خوشش می آید؟ آیا آنها دیک شیرین تری دارند یا اسپرم خوشمزه تر؟
آن پسر فقط به دنبال خربزه های نامادری اش افتاد. شما نمی توانید آنها را حس نکنید. و سه نفر آخرین نی بود که اراده او را شکست.