دختر خوش صحبت و جذاب پشت تلفن به شوهرش می گوید که با بیدمشک خودارضایی می کند و می خواهد با یک مرد سیاه پوست آشنا شود. اکنون است که او باید یک خروس بزرگ را در شکاف خود احساس کند. شوهر از این تصمیم زن جوان استقبال می کند و از او می خواهد که معطل نکند. برای جوجه پولدار هیچ هزینه ای ندارد که یک سیاه پوست را برای ارضای شهوتش صدا کند. بله، خروس سیاه بزرگ درست به رحم او می کوبید، اما این فقط او را تشویق می کرد. شک نداشتم که او با کمال میل دهانش را به تقدیر او می رساند. من خودم همین کارو با اون عوضی میکردم!
اگر او برای هر تقصیری خروس بزرگش را بیرون بیاورد و به خدمتکارش بزند، حتی نمی دانم چقدر به او پول می دهد؟ یا اینجور روزهایی اسمش را بگذاریم بازرسی، حقوقش جداست؟ با این حال، چه کسی در برابر چنین زیبایی مقاومت می کند، که معلوم شد نه تنها در تمیز کردن، بلکه در ملافه نیز متخصص فوق العاده ای است. با چنین استعدادهایی، او شغلی در یک منطقه دیگر پیدا می کند - با دستان آنها از دست!
♪ آره عزیزم ♪